اثبات تجرد نفس یکی از مباحث کلیدی در حوزه فلسفه اسلامی است. با توجه به آن که دانشمندان مسلمان، عموماً احادیث پیشوایان دینی خود را به عنوان گزارههایی صادق پذیرفتهاند، «استشهادات نقلی» مورد توجه قرار میگیرد. این مسأله در آثار صدرالدین محمد شیرازی پررنگتر مینماید؛ وی به عنوان حکیمی متأله، سعی داشته «استدلالات عقلی» و «استشهادات نقلی» را در کنار هم مورد توجه قرار دهد.
در این مقاله با بررسی اعتباری و تحلیل مضمونی روایات مربوط به اثبات تجرد نفس مندرج در کتاب النفس الاسفار الاربعه، به نوع و نحوه استفاده از روایات موجود در آن و نکات قوت و ضعفشان پرداخته شده است.
میتوان فهمید که تعداد کمی از روایات دارای قوت سند و اعتبارند. تحلیل مضمونی حاکی از آن است که تنها 25 درصد از این روایات بر تجرد نفس دلالت آشکار دارند؛ در دیگر موارد، نقص دلالت، بیتوجهی به معانی لغوی و همخانوادههای حدیثی و صدر و ذیل احادیث دیده میشود.