در اصول فقه، به قضایایی که دایره عمل آنها، به زمان، مکان و مخاطبِ خاص منحصر است و حکم آن جنبه عمومی ندارد، «قضیه خارجیه» اطلاق میشود و در مقابل آن، «قضیه حقیقیه» قرار دارد. این دو اصطلاح، توسط آخوند خراسانی از دانشِ منطق وارد مباحث اصول فقه شد و پیش از آن، فقها اصطلاح «قضیةٌ فی واقعة» را استفاده میکردند که تفاوتهایی با قضیه خارجیه دارد. اختصاص یک روایت به موقعیت و شرایط خاص، از صدر اسلام وجود داشت؛ هرچند این اصطلاحات، مربوط به زمان تدوین دانشهاست. در نگاه ظاهری، به صرف احتمال مختص بودن یک روایت به شرایط خاص، قضیه خارحیه مطرح میشود؛ درصورتیکه قاعده اوّلی، اشتراک در موضوعات و احکام است. تعریف و تبیین این اصطلاحها، در کلمات علما مطرح است؛ ولی به شکل متمرکز، به مفهومشناسی این اصطلاحها و تفاوت آن با یکدیگر و همچنین، پیشنیه مفصل آن و تبیین قاعده اوّلی در این زمینه، پرداخته نشده است.