ناسخ و منسوخ از جمله مسائلی است که صاحبنظران علوم قرآنی را از دیرباز به خود مشغول داشته و آثاری را در این حوزه به رشته تحریر درآوردهاند. دستمایه اکثر پژوهشگران روایتی از امام علی است که در ضمن آن امیرالمؤمنین به شخصی که در مسجد نشسته بود و مردم را موعظه میکرد، از علم به «ناسخ و منسوخ» سؤال کرد و چون فرد ابراز بیاطلاعی نمود، امام فرمود: خود و شنوندگان را هلاک کردی. با تأمل در این حدیث این سؤال در ذهن خطور میکند که ندانستن مفهوم چند آیه، بنا بر معنای کنونی نسخ، چگونه میتواند موجب هلاکت شود؟ پس روایت معنایی فراتر دارد.
هدف مقاله حاضر معناشناسی نسخ در پرتو این روایت امام علی است که به روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد حدیثی و تاریخی، پس از بررسی منابع اصیل، ضمن نشان دادن طرق حدیث، بیان میکند که: مفهوم نسخ در آن روزگار معنای وسیعی داشته و عناوین مختلفی از علوم قرآنی را در بر گرفته، به طوری که در گذر زمان از عمومیت آن کاسته و در معنایی خاص اصطلاح گشته و به تعبیری قبض مفهومی در آن رخ داده است. بر همین اساس، شخصیت مورد خطاب امام، به احتمال قوی، قصهگو بوده است و شکلگیری جریان قصّاص و عدم احاطه آنها به علوم مورد نیاز جهت تفسیر قرآن، گُمانه عمومیت معنای ناسخ و منسوخ را تقویت میکند.