حدیث پس از قرآن، دومین منبع استنباط احکام اسلامی شناخته میشود. عموم مسلمانان آن را تنها ابزار دستیابی به سنت نبوی، یعنی قول، فعل و تقریر پیامبر میدانند. بررسی تاریخی نشان میدهد که حدیث همواره از این مقبولیت و حجّیت گسترده و عام بهرهمند نبوده و گاه مخالفتهایی با نقل و ضبط حدیث و کاربرد آن بهعنوان منبع استنباط احکام شرعی وجود داشتهاست. در سده نوزدهم و بیستم میلادی نیز مجدداً مخالفتهایی با حدیث شکل گرفته است. از رویکردهای این دوره تفکر نقد حدیث است که یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین آن احمد امین مصری است. این مقاله با رویکردی انتقادی، تحلیل آرای او را در باب حدیث مدنظر داشته و با تدوین و تبیین مبانی فکری و آرای انتقادی او در باب حدیث، ارزیابی میپردازد.