استادیار گروه تفسیر جامع روایی، پژوهشکده تفسیر اهل بیت (ع)، پژوهشگاه قرآن و حدیث، قم، ایران.
10.22034/uh.2025.52059.3620
چکیده
روایات تفسیری مجموعهای است از انواع روایات معناساز که گاه برخی در نگاه اولیه مانعساز تلقی میشوند. به عنوان نمونه روایاتی ذیل آیۀ «وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغ»، مراد از «ومَن بلَغَ» را امام معصوم میدانند (این قرآن بر من نازل شده تا من و نیز امامی که مقام امامت به او رسیده به وسیلۀ آن، شما را انذار دهیم). این در حالی است که بنابر ظاهر آیه، برداشت مذکور اولا خوانشی مبتنی بر عطف غیرظاهر است ثانیا تطبیق آن بر معصوم دشوار است و ثالثا چگونه میتوان میان این معنا و معنای ظاهری جمع نمود. همین چالشها سبب شده است مقاله حاضر با روش صدوریـمضمونی تلاش کند گره از فهم این روایات باز نماید و در پرتو خانوادۀ این روایات و نیز روایات همراستا ـ که خوانشهایی غیرظاهر را تجویز میکنند ـ به بازخوانی «اعتبار تفسیر» بپردازد و نگاه سنتی به اعتبار تفسیر را ریشۀ وجود چنین چالشهایی معرفی نماید. در نگاه سنتی، اظهر احتمالات معنایی به عنوان معنای متعین و مقصود مولف تلقی میگردد ولی از نگاه اهلبیت همۀ معانی محتمل ولو اینکه برخی ظاهر نباشند ـ به شرط عدم وجود مانع صحت فینفسه ـ در دایره مقصود خداوند قرار دارد.